علوم تجربی

ساخت وبلاگ
سیاری ازدانش اموزان درمبحث مثلث بندی دچارسردرگمی می شوند لازم است دراین زمینه توضیحاتی درباره اختلاف منظر داده شود.
برای اندازه گیری فاصله ستارگان نزدیک ازروشی بنام اختلاف منظر که بسل اخترشناس اتریشی درسال 1838آن رااختراع کرده است استفاده می کنند. مدادی رامقابل چشم خودنگه دارید.ابتدایک چشم خودراببندیدوبه مدادنگاه کنیدسپس اینکارراباچشم دیگرانجام دهید.احساس می کنید که مدادنسبت به منظره پشت سرتغییرمکان می دهدزیراهرچشم شماازمکانی مختلف به مدادمی نگرد.دراین مثال فاصله دوچشم راخط پایه واندازه تغییرمکان رازاویه اختلاف منظر می نامند.
زاویه اختلاف منظربه فاصله جسم واندازه خط پایه بستگی دارد.ازآنجاکه ستاره هاازمابسیاردورندبرای رصدآنهابایدخط بزرگی راانتخاب کردتااندازه زاویه اختلاف منظر قابل اندازه گیری باشد.برای ناظری که ستاره هارااززمین مشاهده می کند بزرگترین خط پایه ممکن قطرمدارزمین است که اندازه آن 300میلیون کیلومتراست می توانیم ستاره ای رادرزمان مشخصی رصدکنیم.شش ماه بعدکه زمین به اندازه قطرمدارش تغییرمکان فضایی دارددوباره رصد انجام می شود وتغییر موقعیت ستاره رااندازه می گیرند.                                        
هرچه ستاره ای اززمین دورترباشدزاویه اختلاف منظرآن کوچکتر می شود.این روش برای ستاره هایی تافاصله 300سال نوری کاربردداردزیرادرفاصله های دورتراین زاویه بسیارکوچک می شودوقابل اندازه گیری نیست
دراین روش شعاع مدارزمین به دور خورشید رابه عنوان قاعده یک مثلث فرضی درنظر می گیرندودرفاصله 6ماه ازدو نقطه مختلف این مدارستاره موردنظر رارصدمی کنند.بدیهی است که دراین روش دوزاویه ویک ضلع مثلث درابتدامشخص است (زاویه BوC وBC که برابر است بادوبرابرفاصله متوسطزمین تاخورشید).باجمع کردن زوایای Bوcوکم کردن آن از180اندازه زاویه Aبه دست می اید.دراین صورت باداشتن زاویه Aوضلع BCبه کمک روابط مثلثاتی می توان ضلع های دیگرمثلث راکه همان فاصله زمین تاستاره  موردنظراست،پیداکرد.

درفعالیت صفحه 51کتاب روش بالا بدون استفاده ازروابط مثلثاتی برای دانش آموزان درنظرگرفته شده است.دراین روش دربرابریک عارضه طبیعی یامصنوعی خط مستقیمی روی زمین می کشیم.ازدوانتهای خط درامتدادیک خط مستقیم به عارضه طبیعی نگاه می کنیم وزاویه بین این دوخط رااندازه گیری می کنیم(زاویه سوم هم مشخص خواهدشد).سپس روی کاغذ،مثلثی مشابه مثلث روی زمین امادر مقیاسی کوچکتررسم می کنیم(دراین فعالیت نسبت اضلاع 500به یک است) یعنی باضرب کردن عدد500 درهریک ازاضلاع مثلث روی کاغذفاصله واقعی به دست می آید.


علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 108 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

نور خورشید

نور خورشید شامل امواج رادیویی، اشعه فروسرخ، نور مرئی، اشعه فرا بنفش، اشعه ایکس و اشعه گاما. مایکروویو ها،( که موج های بسیار قوی رادیوئی هستند، گاهی در یک رده دیگر به طور مجزا قرار می گیرند.)  هستند. پرتوهای خورشید شامل همه پرتوهای طیف الکترومغناطیس می باشند.

منجمان برای مشاهده یک ستاره و تجزیه تحلیل آن  فقط می توانند از امواج مغتاطیسی تولید شده از آن را مورد برسی قرار دهند.

به عنوان مثال خورشید با چشم در طول موج مرئی به این صورت دیده می شود

 

دیدن در طول موج مرئی

دیدن در طول موج رادیویی

دیدن در طول موج ایکس

موج الکترومغناطیسی  بعد از تولید شدن از خورشید با سرعت نور در همه جهات پخش می شود و در یکی از این جهات به سمت زمین می آید.پس از برخورد این موج به جو زمین مقداری منعکس و مقداری وارد جو می شود.درجو زمین بعضی از طول موج ها جذب جو می شود و بعضی از به زمین می رسد. در شکل زیر می توانید مقدار نفوذ این امواج را ببینید.

بسته به طول موج امواج، این امواج وارد زمین می شوند.هرچه طول موج بیشتر باشد،امواج  بیشتر وارد جو زمین می شود و هرچه طول موج ها کمتر یاشد بیشتر در جو زمین جذب می شوند و کمتر به  زمین می رسند

از این لحاظ امواج رادیویی از همه امواج بیشتر وارد زمین می شوند و امواج گاما و ایکس در جو زمین گیر می کنند و وارد سطح زمین نمی شوند.موج بنفش به علت انرژی زیادی که دارد(طول موج کم) بیشتر منعکس می شود به همین علت آسمان به رنگ بنفش می شود ولی به علت اینکه چشم انسان نور آبی را بهتر می بیند آسمان به صورت آبی در می آید

در زیر موج الکترومغناطیسی که با چشم قابل دیدن هست را می بینید.خارج از طول موج مرئی با چشم قابل دیدن نمی باشد و این به علت اثر نداشتن بر روی سلول های شبکیه چشم می باشد

انرژی زیاد . طول موج کم

<<طول موج مرئی>>

انرژی کم .طول موج زیاد

 

 

به علت وارد نشدن تمامی امواج الکترومغناطیس به سطح زمین،دیدن ستارگان و تحقیق در مورد آنها مشکل می شود به همین دلیل برای دیدن  این ستاره ها در طول موج های پایین باید از جو زمین خارج شد .چون امواج با طول موج پایین از جو زمین عبور نمی کنند و بیشتر منعکس می شوند. ولی برای مطالعه ستاره ها در طول موج بالا مثل رادیویی  نیازی به این کار نمی باشد و بر روی زمین هم می توان این مشاهدات را  انجام داد.

برای پی بردن  مواد تشکیل دهنده ستاره آن را در طول موج مرئی مورد برسی قرار می دهند به طورمثال بعد از گرفتن طول موج های مرئی ستاره ،چنین چیزی مشاهده می شود (عکس پایین). در طیف سنجی اثبات شده که در اثر تحریک اتمی اتمها بنا به ترازهای انرژی مشخصی که دارند تنها میتوانند در ناحیه مشخصی از این باند طول موجی تابش نمایند.بنابر این هر عنصر موجود در ترکیب خطوط مربوط به خود را در تابش طیفی خواهد داشت

 

به وسیله این شکل می توان مواد تشکیل دهنده این ستاره را از نمودار زیر مشاهده نمود

بیشتر بخوانید:

                                           سفرانسان به مریخ بابلیطی یکطرفه

اکتشافات مریخ

قدم نهادن انسان بر روی سیاره مریخ مطابق با فناوری و دانش قرن ۲۱ میلادی حقیقتا دست یافتنی است، البته اگر سفری یک طرفه را در نظر بگیریم!

در سال گذشته لارنس کراوس، دانشمند فیزیکدان، در نیویورک تایمز مقاله ای با مضمون: “بلیط یک طرفه به مریخ” نوشت و این سفر وسوسه انگیز را با موارد علمی پیش بینی و بررسی کرد.

امروز برای سفر انسان به مریخ مشکلی بابت امکانات پرواز فرا زمینی یا سیستم حمل و نقل و سوخت مورد نیاز در این سطح نیست بلکه مشکل پرتو های الکترومغناطیسی در تمام طیف و حامل انرژی های مخرب است که از سوی خورشید به تمام جهات منظومه شمسی منتشر می شوند. این پرتو ها آن قدر انرژی دارند که هر موجود زنده ای را به بخارش تبدیل کنند! علمی تر بخوام بگم طیف گسترده و پر انرژی امواج الکترومغناطیسی که خورشید ساطع می کند، دی ان ای هر موجود زنده ای را تجزیه می کند. و هر فضانوردی که بخواد از سیاره مقصد یعنی مریخ به زمین برگردد با شروع سفرش خواهد مرد. استفاده از سپر های محافظ هم با فناوری امروزی بسیار پر جرم خواهند بود به طوری که برای یک سفر عادی برگشت سپر محافظی به وزن ۴۰۰ تن نیاز خواهد بود. اما برای سفر رفت تاثیر این پرتو های خورشیدی کمتر و تغییر می کند و با سپر محافظ معمول تری سفر رفتن هر چند گران قیمت ولی امکان پذیر می شود.

به همین خاطر سفر رفت واقع گرایانه است ولی برگشتی در کار نخواهد بود. در مقاله سفر یکطرفه به مریخ، کراوس توصیه می کند که هر کاری که انسان اولیه در مریخ قرار است انجام بدهد را می توان از بازوی توانمند روبات ها انتظار داشت و انسان های داوطلب هم می توانند جمع شوند تا ماه های آخر عمرشان را در سیاره سرخ و ناشناخته بگذرانند و آزمایش ها و تجربیات اولیه را به اجرا بگذارند و قدمی در راه پیشرفت در این زمینه باشند.

به هر حال برای سفری بازگشت پذیر با بلیطی دو طرفه به مریخ نیاز به پیشرفت فوق العاده در فناوری های موشکی و حمل و نقل نیست بلکه نیاز به اکتشافات و پیشرفت هایی در فناوری های پزشکی و مخابراتی است تا به نحوی ساده تر با پرتوهای زیان بار خورشیدی مقابله کرد.

با پرتو های خطر ناک خورشیدی بیشتر آشنا بشیم:

طیف امواج الکترو مغناطیسی خورشید و فضای خارج از کره زمین شامل همه چی میشه: امواج صوتی (موج الکترومغناطیسی نیست)، رادیویی، مایکروویو، فروسرخ، نور مرئی، فرابنفش، پرتو ایکس، گاما و پرتو های کیهانی

امواج قوی تر از نور مرئی (انرژی بالاتر در امواج الکترومغناطیسی با طول موج کمتر و فرکانس بالاتر همراه است) برای انسان و هر موجود زنده دیگری کشنده است و کره زمین با سیستم های محافظتی مختلف جلوی ورود غالب این امواج به درون جو خودش را می گیرد، لایه اوزون، یونسفر، وجود جوی مناسب و سیستم مغناطیسی زمین در قطبین عاملان اصلی جلوگیری از تخریب حیات آن هستند. اما در خارج از محدوده سیاره ما و حتی در جو سیاره مریخ دیگر این سپر های محافظتی سیاره زنده زمین وجود ندارد و این امواج به راحتی عبور می کنند و بر سطح مریخ تاثیر می گذارند.

به همین خاطر از مهم ترین عوامل منفی در سفر های فضایی برای انسان این پرتو های نابودگر می باشد که امید است با پیشرفت ها لازم راهی برای مقابله با آن پیدا کرد که البته در آینده دور نخواهد بود و به زودی شاهد خبر هایی در این مورد خواهیم بود.

علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 106 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

ءَ أَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَئهَارَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّئهَا
وَ أَغْطَشَ لَیْلَهَا وَ أَخْرَجَ ضحَُئهَا
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَئهَاأَخْرَجَ مِنهَْا مَاءَهَا وَ مَرْعَئهَا


آیا شما به خلقت سخت‏ترید یا این آسمانى كه او بنا نهاده؟ سقفش را برافراشت و بپرداختش، (شبش را تاریك كرد و روشنایى‏اش را آشكار ساخت،
و پس از آن زمین را بگسترد، و از آن آب بیرون آورد ((نازعات 27 تا 31))

 

خداوند فرموده بعد از خلقت زمین و آسمان زمین را گسترش دادیم و آبها را بیرون آوردیم. گسترش زمین در اینجا به معنی گسترش خشکی ست. گسترش خشکی یعنی گسترش قاره ها و گشترش قاره ها یعنی جدا شدن آنها از همدیگر و گسترده شدن آنها در سطح زمین. همانطور که می دانید ابتدا قاره ها به هم متصل بودند بعد از هم جدا شدند و آب بین آنها را گرفت و این قاره ها در زمین گسترده و پخش شدند.

حال سوال ما از کسانی که مدعی هستند قرآن را پیامبر اسلام آورده اینست که یک شبان عرب در 1400 سال پیش از کجا می دانسته قاره های زمین بعد از مدتی از هم جدا شده و بینش را اب گرفته مگر نه اینکه آلفرد وگنر آلمانی در قرون اخیر به این نتیجه رسیده. در اینجا می گوییم افلا تعقلون؟ آیا این نشانه ها را نمی بینید و درآن تعقل نمی کنید؟

  در سال 1912 آلفرد وگنر ژئوفیزیكدان و هواشناس آلمانی با ارائه یك سخنرانی وانتشار كتابی با عنوان "منشا قاره ها و اقیانوس ها" نظریه اشتقاق قارهای را برای اولین بار و به طور جدی مطرح كرد. وی بر اساس شواهد گردآوری كرده خود اعتقاد داشت كه در گذشته قاره ها توده ای یكدست و به هم پیوسته بوده اند و قاره های جنوبی امروزی در پیرامون قطب جنوب آن زمان و قاره های شمالی نیز در استوا قرار داشته اند. وگنر این مجموعه قاره ای را پانگه آ Pangaea به معنی "تمام زمین" نامید و اقیانوس دربرگیرنده آن را پانتالاسا Panthalassa نام نهاد.
   این ابر قاره در حدود 200 میلیون سال پیش یعنی اوائل دوران دوم در مناطق گوناگونی دچار شكستگی شد و قطعات حاصل، از آن زمان به كندی اما پیوسته در حال پراكنده شدن بر روی سطح كره زمین هستند.
   الكساندر دوتوا زمین شناس آفریقای جنوبی در سال 1937در كتاب "قاره های سرگردان ما" نظریه جدایش قاره ای را به گونه ای جدید مطرح ساخت كه بر اساس آن، در آغاز دو ابرقاره اصلی به نام های لوراسیا Laurasia در شمال و گندوانا Gondwana در جنوب وجود داشته اند و بین آنها را اقیانوسی به نام تتیس Tethys در بر می گرفته است. ابر قاره شمالی در بر دارنده امریكای شمالی، گرینلند، اروپا و آسیا و ابرقاره جنوبی شامل امریكای جنوبی، قطب جنوب، افریقا، ماداگاسكار، هند و استرالیا بود

گزیده ای از زندگی آلفرد وگنر پیشنهاد دهنده ی فرضیه ی رانش قاره ای :

دانشمندان آدم های كلیشه ای نیستند كه تمام روز را با روپوش بلند و سفید آزمایشگاهی بگذرانند ، آن ها آدم هایی مانند ما هستند.

در تمام مدتی كه وگنر در برلین دانشجو بود برای دریافت درجه ی دكترا در اخترشناسی كار می كرد ، هر گاه امكان می یافت گریزی به كوهستان می زد تا با كوهنوردی و اسكی ، توان خود را افزایش دهد. او امیدوار بود كه روزی مجال یابد در گرینلند جزیره ای پهناور و پوشیده از یخ امّا ناشناخته به كاوش بپردازد. در 26 سالگی این فرصت را یافت، و پست خود را به عنوان دستیار مركز بررسی های هوا نوردی سلطنتی لیندنبرگ ترك كرد و به عنوان یك هواشناسی به گروه اعزامی دانمارك پیوست.

گروه دانماركی (1908-1906) درشرایطی طاقت فرسا كار خود را انجام داد. در پی این سفر وگنر یك كار آموزشی در هوا شناسی و اختر شناسی در دانشگاه مابورگ به دست آورد و در ژانویه 1912 نخستین اظهار نظر خود را درباره ی جابه جایی قاره ای در دو مقاله ارائه كرد كه در انجمن زمین شناسی فرانكفورت و انجمن پیشرفت علوم ماربورگ قرائت شد. این مقاله در اواخر بهار، درست پیش از آن كه عازم دومین سفر اكتشافی به گرینلند شود، به چاپ رسید.

در این سفر یك دنده ی وگنر در 16 سپتامبر شكست ولی ظرف یك ماه سلامت خود را بازیافت. نخستین كتاب وگنر ( منشاء قاره ها و اقیانوس ها) در سال 1915 به آلمانی منتشر شد و تا سال 1929 چهار بار تجدید چاپ شد.

در 1930 وگنر با یك گروه 20 نفری عازم اكتشاف دقیق گرینلند شد. اما در 27- اكتبر وگنر و همراهش در سرمای زمستان (50- درجه سانتی گراد)گرفتار شدند و تصمیم گرفتند زمستان را همان جا بمانند. آن ها در اول نوامبر پنجاهمین سالروز تولد وگنر را جشن گرفتند. بهار سال بعد یك گروه امدادی جسد وگنر را كه در میان برف ها دفن شده بود یافتند. گرچه او زنده نماند تا پذیرش عمومی فرضیه اش را شاهد باشد اما پیشتاز مطرح شدن ایده ای بزرگ بود كه  زمین ساخت ورقه ای نام گرفته است.

 
علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 196 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

آركئوپتریكس كه ازكلمه قدیمی یونان archaios به معنای "قدیمی" و petryx به معنای "پر" یا "بال" گرفته شده است؛ Archaeopteryx از جمله قدیمی ترین و بدوی ترین پرندگانی است كه شناخته شده اند. این پرنده در اواخر دوره ژوراسیس، یعنی حدود 155 – 150 میلیون سال پیش و در منطقه ای كه هم اكنون آن را آلمان می نامیم، می زیسته است. در زبان آلمانی، آركئوپتریكس را با نام آروگل هم  می شناسند كه این كلمه در زبان آلمانی به معنای «پرنده اولیه» یا «اولین پرنده» است. البته این نام آلمانی در كشورهای انگلیسی زبان هم به كار می رود.

تصویر

در دوره ای كه آركئوپتریكس ها زیست می كردند، اروپا حاوی مجموعه جزایری در دریای كم عمق حاره ای گرم بوده، نسبت به زمان كنونی، خیلی به خط استوا نزدیك تر بود. اركئوپتریكس ها دارای پرو بال بوده، اما در عین حال دندان و اسكلتی شبیه به دایناسورهای گوشتخوار داشت؛ بنابراین هم دارای خصوصیات پرنده ای و هم دایناسوری بود.

آركئوپتریكس از لحاظ اندازه و اندام، به كلاغهای سیاه اروپایی شباهت داشته، دارای بالهای گرد پهن و یك دم بلند بوده است. آركئوپتریكس می توانسته است حدود نیم متر بلندی، و یا 1.6 فوت طول داشته باشد. پرهای او شبیه به پرهای پرندگان كنونی بوده، كه این امر نشانگر توانایی پرواز است. از طرفی این جانور با داشتن آرواره ها و دندانهای تیز، و سه انگشت خمیده و پنجه مانند و یك دم طویل استخوانی، دارای خصوصیات خزندگان نیز می باشد. این مشخصه ها كه با دایناسورهای دراپاد تطبیق دارند، باعث شده است كه آركئوپتریكس در مناظرات مربوط به فرضیه سیر تكاملی دارای مباحث گرمی باشد. بسیاری از افراد آن را « پیوند گم شده» حقیقی تصور می كنند. در سال 1862، توصیف اولین نمونه سالم آركئوپتریكس، یعنی تنها دو سال پس از انتشار مقاله چارلز داروین تحت عنوان « منشاء گونه ها»، منجر به طوفانی پرحرارت از مناظرات درباره سیرتكاملی و نقش فسیلهایی گردید كه تا به امروز باقی مانده اند.
برگرفته از سایت
olooms.ir
علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 103 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

 

اسیدهای نوکلئیک یا اسیدهای هسته ای بزرگ ترین مولکول های زیستی هستند.دو نوع اسید نوکلئیک وجود دارد: ریبو نوکلئیک اسید(RNA) و دئوکسی ریبو نوکلئیک اسید(DNA) که هر دو ترکیبات ماکرومولکول هستند (با وزن مولکولی حدود بیلیون) که از بهم پیوستن واحد های ساختاری به نام نوکلئوتید در یک ردیف معین به وجود آمده اند.تجزیه نوکلئوتیدها سه ترکیب اصلی بازهای نیتروژن دار، قند های پنج کربنی و اسید فسفریک را آشکار می سازد.آنچه اسیدهای نوکلئیک را از سایر مولکول های زیستی سلول متمایز می سازد نقش اساسی DNA به عنوان ماده ژنتیکی است.
این ماده شگفت انگیز دارای قدرت همانند سازی بوده و چنانچه دستخوش تغییر مولکولی (جهش یا موتاسیون) گردد آنرا در هنگام همانند سازی به مولکولهای جدید انتقال می دهد.

ساختار DNA
در همه انواع مولکول های DNA قند داکسی ریبوز و یک بنیان فسفات شرکت دارند . علت تفاوت مولکول های DNA را ناشی از گروه باز آلی نیتروژن دار به نام گروه پورین(آدنین و گوانین) و گروه پیریمیدین(تیمین و سیتوزین) تشخیص می دهند.
در این ساختار تعداد مولکولهای آدنین دار برابر با مولکولهای تیمین دار (A=T) و تعداد مولکولهای گوانین دار برابر با مولکولهای سیتوزین دار

(G=T) است.
مولکول DNA را به نردبانی تشبیه می کنند که حول محور فرضی پیچ خورده است ؛ در این مدل پایه های نردبان را عوامل فسفات و قند دئوکسی ریبوز تشکیل می دهند و پله های آن از جنس چهار نوع باز آلی نیتروژندار است.

دی ان ای پلیمری است که از رشته های تکرار شونده متشکل از واحدهای سازنده ای از جنس نکلونید می باشد.[۱]طول رشته زتجیرهای دی ان ای ۲۲ تا ۲۶ آنگستروم(۲٫۲ تا ۲٫۶ نانومتر) وعرض آن آنگستروم یا (۰٫۳۳ نانومتر) می باشد.[۲] اگرچه هر واحد تکرار شونده DNA بسیار کوچک می باشد ولی رشته پلیمری DNA ممکن است از میلیون ها نوکلئوتید تشکیل شده باشد.برای مثال بزرگترین کروموزوم انسان، کروموزوم شماره یک درای طولی به اندازه ۲۲۰ میلیون باز آلی مکمل می باشد.[۳]در ورشته سازنده DNA ساختار در هم پیچیده ای همچون در خت انگور به شکل مارپیچ دارند.یک باز آلی پیوند دادهشده به قند نکلوزید گفته می شود واگر نکلوزید از طریق باز خود به گروه فسفات متصل شود نکلئوتید تشکیل می شود.اگر چندین نوکلئوتید با یکدیگر پیوند داده شده باشند به طورمثال در DNA به آن پلی نکلئوتید گفته می شود.[۴]

رشته های DNA از واحد هایی متشکل از قند وگروه فسفات می باشد که به صورت متناوب وتکراری در طول رشته قرار گرفتند.[۵]قند مورد استفاده در DNA دئوکسی ریبوز که نوعی پنتوز(قند پنج کربنی) است تشکیل شده است.قندها توسط گروه های فسفری به یکدیگر پیوند داده شده اند.

باز آلی

در DNA نکلئوتید هر رشته از طریق باز های آلی در هر دو رشته به یکدیگر متصل می شوند این اتصال بین دوباز آلی نوکلئوتیدهای دوطرف رشته می باشد به این بازهای متصل به هم باز مکمل گفته می شود.باز های آلی به چهار شکل به نام های «پورین»، «گوآنین»، «تیمین» و «آدنین» وجو دارند که از این بین باز آدنین مکمل باز تیمین ، وباز گوآنین مکمل باز سیتوزین می باشد.این توالی دورشته ای غیر قطبی ونامحلول در آب می باشد[۶].پیوند بازهای مکمل با یکدیگر از طریق پیوند بین هیدروژن یک باز با مولکول نیتروژن یا اکسیژن باز مکمل حاصل می شود این پیوند از نوع قوی کووالانسی نمی باشد درنتیجه به راحتی شکسته وقابل جایگزینی می باشد به همین علت زنچیره دو رشته ای DNA را به زیپ لباس تشبیه کرده اند که به راحتی در اثر فشار یا گرمای بالا از یکدیگر جدا می شوند.[۷] ییوند مولکول هیدروژن بین دوباز مکمل آدنین-تیمین با گوآنین-سیتوزین متفاوت می باشد در گوآنین_سیتوزین سه مولکول هیدروژن پیوندی وجو دارد در حالیکه در آدنین-تیمین دو مولکول هیدروژن پیوندی وجود دارد در نتیجه میزان تعدا بازهای مکمل گوآنین_سیتوزین تعیین کننده استحکام DNA می باشد بطوریکه هرچه مقدار آن بیشتر باشد DNA مستحکمتر است.[۸]

تعریفی از DNA در علم ژنتیک
ژنتیک یا علم وراثت شاخه ای از زیست شناسی است که به بحث درباره وراثت موجودات زنده و تنوع آنها می پردازد.
واحدهای وراثتی که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابند(به ارث می رسند) و سبب بروز یک صفت زیست شناختی در یک جاندارمی شود؛ ژن نامیده می شوند .هر ژن بخشی از مولکول بلند DNA است و محتوی اطلاعات کد شده ای برای تولید پروتئین می باشد.
DNA همراه با ماتریسی از پروتئین نوعی نوکلئوپروتئین تشکیل می دهد که به صورت ساختارهایی بنام کروموزوم سازمان می یابند. از این روست که رفتار ژنها از بسیاری لحاظ همانند رفتار کروموزوم هایی است که از آن ژنها ساخته شده اند.
مولکول DNA معمولا با ثبات است ولی در موارد نادری ممکن است در بخشی از مولکول DNA تغییر ناگهانی رخ دهد؛ این تغییر که جهش(موتاسیون) نامیده می شود، دستورهای کد شده DNA را دگرگون می کند و ممکن است به سنتز پروتئینی معیوب بینجامد یا اساسا سنتز پروتئین را متوقف کند اغلب نتیجه نهایی جهش به صورت تغییری در شکل ظاهری جاندار یا در بعضی از صفات و خصوصیات قابل اندازه گیری او مشاهده می شود.این جهشها قابل انتقال به نسل بعدی بوده و تغییر پایداری در ماده وراثتی محسوب می شوند.
ژنوتیپ: عبارت است از فرمول ژنتیکی و یا به عبارت دیگر ریخته(format) یا ساخت ژنتیکی هر صفت. بنا به قرارداد معمولا ژنوتیپ هر صفت را حداقل با دو حرف نشان می دهند که در آن ژن بارز با حرف بزرگ و ژن نهفته با حرف کوچک مشخص می شود.
فنوتیپ:به خصوصیات ظاهری، بیوشیمیایی و یا فیزیولوژیکی هر صفت که ناشی از تاثیر ژنوتیپ است؛ فنوتیپ می گویند.فنوتیپ هر صفت را حداقل با یک حرف نشان می دهند.

تاریخچه مهندسی ژنتیك

سال 1953 واتسون و کریک ساختمان سه بعدی DNA را كشف كردند. این ساختمان نسبتا ساده باعث شد تا از آن پس دانشمندان سیستم‌های مختلف ژنتیکی را بررسی کنند و  از این اطلاعات استفاده كنند. به مرور دانشمندان تلاش كردند تا یک DNA را از یک موجود بگیرند و در موجود دیگر وارد كنند تا اثرات آن ژن در موجود ثانویه بروز کند. به این ترتیب علمی جدید جای خود را در میان دیگر علوم پیدا كرد. علمی كه ابتدا با عنوانی چون «زیست شناسی مولكولی» خوانده می شد و به تدریج « مهندسی ژنتیک» نامیده شد. انتخاب و جداسازی ژن مورد نظر، وارد کردن ژن مورد نظر در حامل، تکثیر ژن در میزبان مناسب، انتقال حامل ژن به سلول هدف، تکثیر سلول هدف و در نهایت تولید انبوه محصول یا ایجاد صفت مورد نظر مراحل مختلفی هستند كه در مهندسی ژنتیك مورد استفاده قرار می‌گیرند.

كاربردهای مهندسی ژنتیك

- تخمیرهای میکروبی:

تعدادی از محصولات مهم صنعتی بوسیله میکروارگانیزم‌ها ساخته می‌شوند که از بین آن ها، آنتی بیوتیک‌ها مهمترین گروه هستند. به وسیله مهندسی ژنتیک می‌توان میکروارگانیزم‌هایی ایجاد کرد که آنتی بیوتیک بیشتری تولید کنند و یا مشتقی از آنتی بیوتیک اولیه را بسازند.

- واکسن‌های ویروسی:

واکسن ماده‌ای است که می‌تواند سیستم ایمنی را علیه یک عامل عفونی تحریک کند. معمولا از ویروس‌های کشته شده به عنوان واکسن استفاده می‌شود، ولی همواره این خطر احتمالی وجود دارد که ویروس به‌طور کامل غیر فعال نشده باشد. از آنجایی که معمولا قسمت فعال و ایمنی‌زایی ویروس، پروتئین‌های پوشش آن هستند، می‌توان پروتئین‌های پوششی را به تنهایی و بدون قسمت‌های دیگر تهیه کرد. برای این کار ژن مربوط به پروتئین پوششی را در یک باکتری و یا در یک ویروس غیر بیماری‌زا کلون می‌کنند و از آنها به عنوان واکسنهای بی‌خطر استفاده می‌كنند.

- تولید پروتئین‌های خاص:

تولید پروتئین‌های خاص از نظر پزشکی و تجاری ارزش دارد. تولید تجاری پروتئینهای انسان از طریق استخراج از بافتها یا مایعات بدن غیر ممکن یا بسیار گران است. با کلون کردن ژن‌های مربوط به این پروتئینها در باکتریها، تولید تجاری این پروتئین‌ها امکان‌پذیر می‌شود.

- تولیدحیوانات و گیاهان تغییر یافته ژنتیكی:

علاوه بر تولید محصولات ارزشمند به وسیله میکروب‌ها، از مهندسی ژنتیک می‌توان به منظور ایجاد گیاهان و جانوران تغییر یافته ژنتیكی استفاده کرد. به این گیاهان و جانوران تغییر یافته ژنتیکی، ترا ریخته یا ترانس‌ژنیك (Transgenetic) می‌گویند. تغییرات ژنی این موجودات، مواردی چون تولید محصولات بیشتر، تغییر کیفیت گوشت و سبزیجات و تولید پروتئین‌های خاص که بوسیله باکتری‌ها، نمی‌توان تولید کرد، را در بر می‌گیرد. این کار بطور کلی از طریق وارد کردن ژن‌های نوترکیب در دوران جنینی به جانوران و در کشت بافت به گیاهان انجام می‌شود. هدف نهایی از تولید حیوانات شبیه‌سازی شده‌ای چون رویانا در ایران نیز دسترسی به دانش تولید حیوانات ترانس‌ژنیك و استفاده از شیر آن ها به منظور درمان برخی از بیماری هاست. (تولّد بز به روش آی‌ وی ام، خبری خوش برای هموفیلی‌ها) البته استفاده از گیاهان ترا ریخته در تمام دنیا موافقان و مخالفانی دارد. كارشناسان محیط‌زیست از مخالفان سرسخت تولید این محصولات هستند.

- تنظیم ژن‌ها و ژن درمانی:

استفاده اولیه مهندسی ژنتیک در تولید محصولات مفید صنعتی و یا بهبود تولید بود، ولی مطالعات اخیر بر روی کنترل ژن‌های خاص بنا شده است. امروزه قسمت اعظم تحقیقات پایه در مهندسی ژنتیک بر روی Antisense RNA پایه گذاری شده است که نقش مهمی در تنظیم ژنتیکی بیان ژنها به عهده دارد. است.همچنین مطالعات گسترده‌ای بر روی امکان درمان بیماریهای ژنتیکی از طریق وارد کردن ژن سالم یعنی ژن درمانی در حال انجام است.

- تولید هورمون‌ها:

تولید هورمون‌های انسانی یكی از كاربردهای مهندسی ژنتیك است. تولید هورمون انسولین انسانی اولین داروی تولید شده به وسیله مهندسی ژنتیک بود که مصرف عمومی پیدا کرد.

                                                               

تاریخچه کشف DNA  را در ادامه مطلب بخوانید

علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 137 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

فسیل شناسی بحث درباره ی گیاهان و جانورانی است که سابقا در سطح زمین زندگانی کرده اند بقایا و اثراتی را که در ته نشین شدن گیاهان و جانوران دیده می شود فسیل می نامند.

 انواع فسیلى شدن :

١) کانى زایی: بطور خلاصه مى توان گفت، منظور از کانى زایى تجزیه مواد آلى پس از مرگ موجود زنده و پر شدن هر حفره یا فضاى خالى در بدن موجود با مواد معدنى است. در این روش که یکى از متداول ترین حالات فسیل شدن است بیشتر اختصاصات مربوط به موجود به حالات فسیل باقى مى ماند.

انواع فسیلی شدن

٢) هم فشردگى: نتیجه این فسیل شدگى دو بعدى و فاقد حجم است که از فشرده شدن بقایاى یک موجود سه بعدى حاصل آمده است. به عبارت دیگر به علت فشرده شدگى، موجود شکل اصلى خود را چنان از دست داده که به جاى سه بعد داراى دو بعد شده است.

 

٣) فشرده شدن: در فسیل شدگى فشرده شدن همچون بهم فشردگى موجودات تحت فشار قرار مى گیرند، اما این فشار آنچنان زیاد نیست و فقط منجر به تغییر حالت و پهن شدن بدن موجود مى گردد. به عبارت دیگر فسیل تغییر شکل مى دهد اما حالت سه بعدى خود را از دست نمى دهد و مواد آلى با کاهش حجم کمى باقى مى ماند.

 

٤) اثرگذارى: این نوع فسیل شدگى در واقع آثار باقیمانده از موجود فسیل شده و غالبا به حالت دو بعدى است و فاقد هر گونه مواد آلى مى باشد. اثر گذارى در حقیقت آثار به جاى مانده از فعالیت زیستى موجود زنده در زمان حیاتش بوده است. آثار رد پا، آثار باقى مانده ازتونل ها یا کانال هاى حفر شده توسط موجودات حفار، فضولات و مدفوعات فسیل شده ( پلت و کوپرولیت ) تمامى از این نوع فسیل شدگى مى باشند.

انواع فسیلی شدن

٥) قالب ها (مولد وکست): حالت دیگرى از فسیل شدگى سه بعدى مولد وکست مى باشد که در واقع ویژگى هاى فیزیکى موجودات هستند که بر روى سنگها اثر گذارده و باقى مى ماند و مولد را به وجود مى آورند. به عبارت دیگر از آن جایى که هر موجودى مثل صدف داراى یک سطح خارجى و یک سطح داخلى است و این دو توسط دایره اى از هم جدا مى شوند، اگر مواد رسوبى صدف را در بر گیرد و یا به داخل آن نفوذ نماید و آن را پر کند، پس از سخت شدن رسوبات شکل هایى حاصل مى شود که به آن مولد ( خارجى و داخلى ) گویند. شکل هایى که آثار و سطح داخلى صدف را نشان مى دهند و مولد یا قالب داخلى گویند و شکل هایى که آثار و سطح خارجى صدف را نشان مى دهند مولد یا قالب خارجى مى نامند.

اما اگر موادى جانشین صدف شود و یا پس از ساخته شدن دو نوع مولد داخلى و خارجى، مواد معدنى فضاى خالى را پر کند و بین مولدها ته نشین شود، کست تشکیل مى شود. به این معنا که به جاى فسیل بطور کامل ماده اى دیگر جایگزین مى گردد. این حالت فسیل شدن را که جانشینى گویند، عموما براى صدف هایى از جنسآراگونیت رخ مى دهد که به سرعت به وسیله سیالات مهاجر در سنگ انحلال مى یابد و فضاى خالى به جاى مى گذارند . این فضاى خالى دقیقا شکل صدف قدیمى است.

انواع فسیلی شدن

٦) تبلور مجدد: این نوع فسیل شدگى با جانشینى فرق مى کند چون مستلزم داشتن فضاى خالى نیست و ماده تشکیل دهنده فسیل شکل بلورى خویش را خود به خود تغییر مى دهد. به عبارت دیگر ساختمان طبیعى با هم آمیختن مولکول ها و در نتیجه عمل انحلال و ته نشست دوباره تغییر مى کند. در این فرآیند ساختمان ذره بینى اولیه جابجا یا به طور کامل محو مى شود و صدف به شکل موزاییکى از بلورهاى بهم پیوسته تبدیل مى شود. ظاهر خارجى چنین فسیل هایى حفظ مى شود اما فقط ممکن است در حجم آنها تغییراتى پیدا شود. تبلور مجدد نیز اغلب در صدف هاى آراگونیتى صورت مى گیرد و به شکل پایدارتر یعنى کلسیت تبدیل مى شود .

 

٧) انجماد: در این نوع فسیل شدن بدن موجود فسیل شده بطور کامل و بدون هیچ تغییر مهمى در ترکیب شیمیایى آن حفظ مى شود ( مانند بقایاى ماموت ها در یخچال هاى سیبرى).

٨) محبوس شدن در کهربا: نوع دیگرى از فسیل شدن وجود دارد که موجود در یک محیط ساکن از نظر زیستى به دام مى افتد و بطور کامل حفظ مى شود. در این روش بیشتر حشرات و عنکبوتیان بصورت فسیل شده دیده مى شوند.

انواع فسیلی شدن

٩) موم و آسفالت طبیعى: فسیل شدگى به این روش بعد از انجماد بهترین حالت حفظ شدگى را نشان مى دهند البته روش هاى فوق به ندرت اتفاق مى افتد. منظور از موم به دانم افتادن موجودات در پارارفین طبیعى و تبدیل شدن آنها به فسیل است. به عنوان مثال ماموت ها و کرگدن هایى که در ناحیه اى بین روسیه و لهستان پیدا شده اند که بدین طریق فسیل شده اند. همچنین در آسفالت طبیعى فسیل هایى را یافته اند که علت تشکیل فسیل را به تله افتادن موجودات در حوضچه هاى مملو از آسفالت و قیر طبیعى مى دانند.

 

١٠) خشک شدگى و مومیایى شدن: مومیایى شدن در ردیف حفظ شدگى با موم و آسفالت طبیعى قرار مى گیرد، اما در چنین حالتى حتى پوست، مو و رنگ اصلى فسیل باقى مى ماند. در خشک شدگى موجود پیس از مرگ در معرض هوا و اعمال باکترى ها قرار گرفته و سبب شده که جسم آن سخت، خشک شده، ترد و شکننده شود و در بیشتر اوقات تکه تکه گردد.

منبع: سایت تبیان

علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 113 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

برج یخی کوه اربس (قطب جنوب)

کوه اربس یکی از فعالترین آتشفشانهای زمین است. این کوه تقریبا ۴ کیلومتر بالاتر از سطح زمین است، و بخاطر دریاچه گدازه های مذاب واقع در دهانه آتشفشانی در قله ، میان مجموعه های آتشفشانی مشهور است. بخار داغ آتشفشانی که از ترکها و شکافهای صخره های آتشفشانی بیرون می آید سیستم پیچیده ای از قارهای یخی در اطراف کوه خلق کرده است.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - قطب جنوب

پاموکل (ترکیه)

به زبان ترکی این نام یعنی: قلعه پنبه ای و به آسانی می توان فهمید که چرا چنین نامی به آن اطلاق شده است. همچنین این شگفتی طبیعی قسمتی از سایت شهر  هایراپولیس Hierapolis (در سوریه) است و در طی قرنها این دو به دلیل نزدیکی یکی شده اند. در واقع برخی از مقبره های قدیمی در قبرستان شهر بخشی از منظره را تشکیل میدهد. این سایت دارای سنگهای تراورتن و چشمه های آب گرم است. سنگهای تراورتن ظاهری متحدالمرکز دارند و با رنگ سفید حریرگونه جلوه ای روحانی خلق کرده اند. چشمه های آب گرم  در دهانه ها دارای رسوبات کربنات کلسیم هستند که موجب تشکیل سازه های خارق العاده با ظاهری ارگانیک شده اند.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - ترکیه


صخره های کاشا کاتووه تنت (نیومکزیکو، ایالات متحده)
کاشا کاتووه تنت در نیومکزیکو ، جایی است که در آن صخره های قلمی فرسایش یافته ای وجود دارند که از گدازه های آتشفشانی طی ۶میلیون سال تشکیل شده اند. درحالیکه صخره های تشکیل شده از نظر شکل مشابهند ، به لحاظ ارتفاع متفاوت هستند. اختلاف ارتفاع بین چند فوت تا ۹۰ فوت وجود دارد.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - کاشا - نیومکزیکو
دره ماه (آرژانتین)
دره ماه، دره ای دورافتاده در آرژانتین است. این دره با جرمهای زمین شناسی میخکوب شده که از فرسایش باد شکل گرفته و سنگهای ایستاده و تخت سنگهایی را موجب شده که مدورند و شبیه گلوله های مرمری هستند. زمین دره که روزی حاصلخیز بوده اکنون خشک است و دارای تعداد زیادی فسیل گیاه و جانور است که زیست شناسان علاقمند به دوره های تاریخی را به خود جلب کرده است.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - دره ماه
 
 
این پدیده بی نظیر زمین شناسی که معروف به دانکسیا لندفرم است از برخی مناطق در چین قابل رویت است، مانند ژانگی در استان جانسو. دانکسیا که یعنی ” ابر سرخ ” بخشی از زمین است که از سنگهای ماسه ای قرمز رنگ تشکیل شده که در طی زمان به کوهها و صخره هایی عجیب تبدیل شده اند.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - لندفرم
 
چشمه سحرآمیز- پارک ملی چاپادا دیامانتینا (برزیل)
چشمه سحرآمیز ،واقع در پارک ملی چاپادا دیامانتینا ، در ۴۰۰ کیلومتری سالوادر،پایتخت ایالت باهیا قرار د ارد. این چشمه عمق ۱۲۰فوتی دار د و آب آن آنقدر شفاف است که صخره ها و تنه های درختان قدیمی در کف آن قابل رویت است. هنگامیکه خورشید در سمت راست است نور از یک شکاف وارد میشود و انعکاسی آبی رنگ ایجاد می کند. دسترسی به این دریاچه به دلیل حفاظت محیطی و اکوسیستم نادر و  خاصش بسیار محدود است.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - برزیل
 جنگل سنگی (چین)
جنگل سنگی نمونه زیبایی از توپوگرافی انباشت سنگ آهک است.صخره های آن از سنگ آهک درست شده و توسط آبی که به سطح رخنه کرده شکل داده شده است. این آب همه چیز را در اطراف از میان برده به جز ستونها. این جنگل از دوران سلطنت مینگ  به عنوان اولین شگفتی طبیعی جهان شناخته شد.
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - جنگل سنگی - چین
 وولینگیان، هونان (چین)
منطقه هونان مملو از مناظر چشمگیر است و وولینگیان باشکوه یکی از بزرگترین جاذبه های آن است. این جاذبه طبیعی از بیش از ۳۰۰۰ لایه انباشتی سنگ آهک تشکیل شده است. در این مکان آبشارهای زیبا و بزرگترین قار آهکی آسیا قراردارد
 
                             پارسی من | عجایب 10 گانه - هونان - چین
 
 سالرد  اویونی (بولیوی)
سالرد، یک بیابان نمکی انبوه در میانه آلتیپلانو ،یکی از مناظر تجسمی بولیوی است. این مکان؛ بیابان هموار و وسیعی است که نور خورشید را چنان منکس می کند که با آسمان اثر تقارنی ایجاد میکند. در بیابان چندین دریاچه با رنگهای غیر معمول وجود دارد که علت آن وجود رسوبات معدنی است
 
پارسی من | عجایب 10 گانه - سالرد - بولیوی
علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 97 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

                          

ظهور آمونیت ها در اواخر دوره سیلورین و اوایل دونین (400 میلیون سال پیش) بوده است. این جانوران در اواخر کرتاسه و همزمان با دایناسورها در حدود 65 میلیون سال پیش منقرض شدند. طبقه بندی آمونیت ها بر اساس تزئینان صدف و ساختار سپتا (تیغه) حجره های گاز صدف بوده است. به وسیله این ویژگیها و دیگر خصوصیات می توان آمونیت ها را به سه رده و هشت زیر رده تقسیم کرد. برخلاف همه ناتیلوئیدها که خط درز آنها انحنای ملایمی دارد، خط درز آمونیت ها چین خورده است و زین ها و لبه هایی را در روی صدف تشکیل می‌دهد (خط محل تلاقی سپتوم با قسمت خارجی صدف می‌باشد).

                                

                     

تقسیم بندی آمونیت ها

همانطوری که در بالا ذکر شد آمونیت ها بر اساس خصوصیات خط درز و تزئینات و دیگر ویژگیهایشان به سه رده گویناتیت ها (دونین تاپرومین)، سراتیدها (کربنیفر تا تریاس) و آمونیتیدها (پرمین تا کرتاسه) تقسیم می شوند. هر کدام از این سه رده به زیر رده هایی تقسیم می‌شوند که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.

گونیاتیت ها (دونین تا پرمین)

  • آنارسستینا (Anarcestina) به سن دونین
  • کلیمنینا (Clymenina) به سن دونین بالایی
  • گویناتیتینا (Goniatitina) به سن دونین تا پرمین بالایی

سراتیدها (کربنیفر تا تریاس)

  • پرولسانیتنا (Prolecantina) به سن دونین بالایی تا تریاس بالایی
  • سراتیتینا (Ceratitina) به سن پرمین تا تریاس

آمونیتنید (پرمین تا کرتاسه)

  • فیلوسراتینا (Phylloceratina) به سن تریاس پایینی تا کرتاسه بالایی
  • آمونیتینا (Ammonitina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالایی
  • لیتوسراتینا (Lytoceratina) به سن ژوراسیک پایینی تا کرتاسه بالایی
  • آنکیلوسراتینا (Ancyloceratina) به سن ژوراسیک بالایی تا کرتاسه بالایی

زندگی آمونیت ها

به خاطر اینکه خویشاوندان نزدیک آمونیت ها و نیز خود آمونیت ها منقرض شده اند، اطلاعات کمتری راجع به نحوه زندگی این جانوران در دست است. قسمتهای نرم بدن آنها به هیچ وجه حفظ نشده اند. بسیاری از آمونیت ها احتمالا در آبهای آزاد دریاهای قدیمی و تقریبا در ته دریا زندگی می کردند، زیرا فسیلهایی که از آمونیت ها یافت شده است معمولا در قسمتهای تحتانی سنگهایی یافت شده اند که در این قسمت هیچ موجود بنتیکی (کف زی) یافت نشده است.

سایر اطلاعات

آنها نرم تنانی دریایی بوده اند شبیه سرپاوران که درون صدف زندگی می کرده اند. در حقیقت آمونیت ها وابستگان سرپاوران امروزی مثل اختاپوس ها ، ماهیان مرکب و ناتیلوس ها ( نرم تنان جنوب اقیانوس آرام و هند ) هستند. صدف آمونیت ها مارپیچی بوده و بر خلاف صدف شکم پاوران  سطح تختی داشته است. این احتمال داده می شود که اندازه و شکل صدف آمونیت ها به جنسیتشان بستگی داشته است. ظاهرا" صدف نرها کمی کوچکتر و پهن تر از صدف ماده ها بوده است. بیشترین فسیل های کشف شده متعلق به دوره مزوزوئیک Mesozoic یعنی بین 251 تا 65 میلیون سال پیش هستند. بررسی ها چنین نشان داده که برخی از آمونیت ها شناگران ماهری بوده اند اما برخی دیگر، فعالیت کمتری داشته اند و به هنگام شنا هم، شناگران آرام و کندی بوده اند.

 



علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 104 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

http://mahdifaall.persiangig.com/image/weblog.JPG

به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست

خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست

به دنبالش نگرد

 

خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست

خدا در قلبی است که برای تو می تپد

خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد

 

خدا آن جاست

در جمع عزیزترین هایت

خدا در دستی است که به یاری می گیری

در قلبی است که شاد می کنی

در لبخندی است که به لب می نشانی

خدا در بتکده و مسجد نیست

گشتنت زمان را هدر می دهد

خدا در عطر خوش نان است

خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی

خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن

خدا آن جا نیست

 

او جایی است که همه شادند

و جایی است که قلب شکسته ای نمانده ...

 

علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 121 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03

فلزات سنگین جهان درون هسته ستارگان بزرگ تولید می شوند و منظومه شمسی ساختار مناسب برای تولید فلز آهن را ندارد و فقط ستارگانی که دمای آنها به چندصد میلیون درجه می رسد می تواند آهن تولید کند در این ستاره ها وقتی مقدار معینی رسید ستارگان نمی توانند آن را در خود جای دهند و منفجر می شوند این حالت مرحله تولید نواختر نام دارد در تتیجه این انفجارشهابسنگهایی که حاوی آهن هستند در جهان پراکنده می شوند و از آنجایی که آهن درزمین تولید نمی شود نشان دهنده این است که آهن توسط شهابسنگ ها به زمین حمل شده است در قرآن کریم در سوره حدید آیه 25 نوشته شده است که:

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسائی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، و منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‏کنند بیآنکه او را ببینند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است

ایرادی که به این مطلب گرفته می شود این است که گفته می شود که هسته داخلی زمین از جنس آهن است نکته ی قابل توجه این است که هیچ کس تا کنون
به هسته زمین راه نیافته است که جنس آن را مشخص کند زیرا دمای آن بسیار زیاد است و اگر هم جنس هسته از آهن باشد از زمانی که زمین بصورت یک کره داغ بود و از یک ستاره جداشده بود در آن تشکیل یافته است و آهنی که در پوسته زمین است و امروزه استخراج می شود توسط شهابسنگ ها به کره زمین حمل شده است.

نکته قابل توجه دیگر در مورد این آیه این است که : آیه ای که در آن از آهن سخن گفته شده آیه ی 25 ام است حدید سوره ی 57 قرآن است و وزن اتمی آهن 57 است!وعدد اتمی آن 26 است و شماره ی آیه ی آهن با احتساب بسم الله نیز 26 است! جمع حروف ابجد آیه نیز 26 است که عدد اتمی آهن 26 است.
علوم تجربی...
ما را در سایت علوم تجربی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دادگر hadaf91 بازدید : 102 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1391 ساعت: 18:03